امرداد
اجتماعی
کجای زمین ایستاده ام و چنبره بر چه زده ام دنبال چه هستم؟
صد بار آمده ام و رفته ام صد بار دیگر هم خواهم آمد آخرش چه؟ نباید تغییر و تحولی!
هنوز روح جسمت به این دنیای بیشتر از آن که باید چسبیده, از این که چه بپوشم ؟ چه بخورم؟
کجا زندگی کنم ؟ چه چیزهایی داشته باشم؟
همه مانند کوهنوردی شده ایم که آنقدر وسیله واسباب دنبال خود یدک میکشیم که به پای کوه هم
نمی توانیم برسیم, حمال و نگهبان وسایلمان هستیم , جایی باید سبک و راحت شد با یک کوله
پشتی کوچک هم میتوان رفت اینطور با خودت تکلیفت روشن است آزاد و رها, وقتی تکلیفت
را با خودت و زندگی ونیازهایت روشن کرده باشی همه چیز داری راحت و آسوده سبکبال
میتوانی تا بالا کوه پروازکنی.
ولی......ولی..........خانه..........ماشین..........زندگی............ میشود.
وقتی خدا جسم را به انسان ارزانی داد با این جسم تمنا را نیز در آن نهاد تا انسان را بیازماید.
نه حکمت آمدن را میفهمیم و نه حکمت رفتن را,در جا ایستاده ایم و پای درلجن میکوبیم.
خدایا به حرمت دستهایی که این شبها به سویت دراز میشود آرامشان ده بفهمیم نیازمان را,
حرمت نهیم انسانیتمان, حرمت دهیم به مخلوقاتت
نظرات شما عزیزان:
سلام گلم وب قشنگی داری میای تبادل لینک کنیم؟
پس من شما رو لینک میکنم و شما منو پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : شیده
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید پيوندها
تبادل لینک
هوشمند
|
||||||||||||||||
|